به گزارش گروه بین الملل قدس آنلاین، پایگاه اینترنتی روزنامه القدس العربی در مقالهای نوشت: مهمترین نظریه مربوط به شکلگیری دولتها میگوید دولتها براساس «قرار داد اجتماعی» بین حاکم و مردم شکل میگیرند. بر اساس این قرارداد ضمنی بین طرفین، مردم از بخشی از حقوق و آزادیهای خود چشمپوشی میکنند و در مقابل دولتها وظایفی را برای مردم انجام میدهند که مهمترین آن حفاظت از جان، مال و ناموس آنها است. اینگونه دولتها شکل میگیرند.
درباره برخی از دولتهای عربی نمیتوان هیچ یک از نظریات سیاسی را اعمال کرد بنابراین آنها باندهای جنایتکار و نه نظامهایی هستند که حکومت میکنند و این باندها تهدیدی برای اتباع خود به شمار میروند به جای اینکه از آنها حفاظت کنند. این بدان معنی است که «قرار داد اجتماعی» از هم گسسته شد و دولت به باری بر دوش مردم و نه حافظ آنها و نه منبعی برای رفاه مردم تبدیل شد.
نظام سیاسی که مخالفانش را با قتل و ترور تعقیب میکند و مردم را به خاطر آراءشان بازداشت میکند نمیتواند بخشی از دولت باشد زیرا «دولت» جز بر اساس قانون و حفظ نظم عمومی پایهریزی نمیشود و وظیفه اصلی آن حفاظت از اتباع و نه تهدیدشان است و زمانی که نخبگان حاکم بر کشور خارج از قانون هستند به باند جنایتکار یا گروه تروریستی تبدیل میشوند. اما زمانی که دولت از اتباعش حفاظت نمیکند بدین معنی است که شکست خورده و نیاز به آن منتفی شده است.
در ادامه این مطلب آمده است: زمانی که میشنویم یک دولت عربی با گروه «القاعده» ضد اتباعش همکاری میکند و رهبر این گروه خودش با سه تن از امیران عرب ارتباط دارد و یکی دیگر از دولتهای عربی پول و سلاح در اختیار افراطگرایان قرار میدهد برای اینکه با دشمنانش در مکانهای مختلف مقابله کند همه اینها بار دیگر تاکیدی بر این نکته است که رژیمهای مستبد عربی منبع اصلی تروریسم در جهان به شمار میروند و از تروریسم استفاده و روی آن سرمایهگذاری میکنند برای اینکه بر دشمنان سیاسی خود غلبه کنند یا اینکه جایگاه خودشان را در حکومت تثبیت کنند. برخی رژیمهای عربی که با استبداد و وحشیگری متمایز هستند به بخش جداییناپذیر تروریسم در جهان تبدیل شدند که تروریسم را در سه سطح تولید و از آن حمایت میکنند.
نخستین سطح این است که استبداد به خرج میدهند و بر ضد ملتهای خود اعمال سلطه میکنند و گروههایی از افراد ناامید، سرخورده و به حاشیه رانده شده، تولید میکنند یعنی آنانی که هیچ امیدی به تغییر مسالمتآمیز ندارند بنابراین به سوی خشونت و افراطگرایی متمایل میشوند.
سطح دوم در عملیات تولید تروریسم این است که برخی رژیمهای عربی از افراطگرایی دینی برای مبارزه با دشمنان سیاسی خود یعنی مبارزه با مخالفان شیعی یا ایرانیها کمک میگیرند بر این اساس که تندروها و طائفهگرایان بیش از دیگران موضوع تکفیر غیرسنیها را پذیرا هستند.
سطح سوم همکاری برخی از رژیمهای عربی با سازمانهای تروریستی بطور مستقیم است یا از طریق ورود به جنگهای نیابتی، یا پاکسازی فیزیکی مخالفان یا استفاده از آنها به عنوان دستآویزی که تروریسم را با خشونت و مخالفت سیاسی در هم آمیزند تا توجیهی برای سرکوب سیاسی به دست آورند.
در انتهای این مطلب آمده است: ماهیت نمایش تروریسم که جهان از سالها و حتی دههها قبل سرگرم آن است به تدریج در حال فاش شدن است و آشکار شده که برخی از رژیمهای عربی در تولید تروریسم، مدیریت آن، بهرهبرداری از تروریسم و سرمایهگذاری روی آن دخالت دارند و این الزاما بدین معنی است که دین اسلام و جنبشهای اسلامی میانهرو هیچ ارتباطی با این پدیده ندارند بلکه این پدیده یک ابزار سیاسی است که برخی رژیمهای به بنبست رسیده در منطقه از آن استفاده میکنند. اگر جهان متمدن در مبارزه با تروریسم و خشکاندن منابع و شاهرگهای آن جدی است باید حمایت از رژیمهای مستبد عربی را متوقف کند و حمایتش را متوجه نیروهای دموکراتیک و آزادیخواه کند و روی ایجاد نظامهای دمکراتیک کار کند که آرمانهای ملتهایشان را محقق و آرزوهای آنها را برآورده کنند.
منبع: باشگاه خبرنگاران
انتهای پیام/
نظر شما